مقالات
لزوم رویکرد نوین در مدیریت سیلاب شهری
انجنیر سید عبدالباسط رحمانی،
2/جوزا/1401
سیلاب؛ موهبت الهی یا بلای طبیعی
سیل، پدیدهی کاملاً طبیعی است که با روند تکامل طبیعت رابطهی ناگسستی دارد. این رفتار طبیعی، قبل و بعد از خلقت بشر سبب ایجاد بهترین و حاصلخیزترین زمینهای زراعتی شده است. سیلاب سبب تغذیهی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی میشود. فعالیتهای توسعهای بشر، از جمله دستکاری در طبیعت سبب شده است تا این پدیده به عنوان بلای کشنده و ویرانگر عرض اندام کند. بدیهی است در صورت غصب حریم رودخانه و ساختوساز در مسیلها (سیلبرها) بدون در نظر داشت این پدیدهی طبیعی، باید انتظار مقابله و مجادله با آنرا داشت. پیروز این مقابله و ستیز به میزان نیرو و قوت طرفین بر میگردد، اگر رودخانه جریان عادی خود را داشته باشد، بشر به نوعی آب را کنترل میتواند؛ اما با افزایش نزولات جوی، بارندهگیها و ذوب یخچالها، سیلاب عظیمی شکل میگیرد و این بشر است که باید تاوان و خسارات غیرقابل جبران را پرداخت کند. بنابراین، این امر را باید غفلت تلقی کرد نه بلای طبیعی.
سیلاب شهری و دلایل وقوع آن
رشد سرسامآور جمعیت و به طبع آن افزایش و توسعهی شهرها، موجب تغییر کاربری اراضی از حالت سازگار به حالت غیرسازگار شده است. ساختوساز بیباکانه در سطح شهرها، سطوح کانکریتی غیرقابل نفوذ پشت بام ساختمانها، سطوح جادهها و پیادهروها، پارکینگ و امثال اینها، بهویژه در سطح شهرها، به عنوان مانع در برابر نفوذ و تغذیهی آب باران به داخل خاک عمل میکند و سبب میشود که حداکثر میزان بارندهگیها به رواناب تبدیل شود و نهایتاً بعد از تجمع رواناب سرگردان در سطح معابر و خیابانها، حجم عظیمی از آب، سیلاب به وجود میآید. عموماً سیلابهای شهری به دنبال بارش شدید باران در سطوح کمنفوذ شهری، به وجود میآید. این سیلابها اغلباً به صورت آبگرفتهگی سطح معابر، خیابانها و منازل، بهویژه در مناطق پست یا پایینافتادهی شهر ظاهر میشود که در نوع خود در بسیاری از موارد میتواند کشنده و ویرانگر باشد. در شکل آتی تأثیر افزایش سطوح نفوذناپذیر بر میزان رواناب، در چهار مرحله مشخص شده است. در مرحلهی اول، پوشش طبیعی زمین (بدون سطوح نفوذناپذیر) رواناب حاصل از بارندهگی، ۱۰ درصد است و مابقی آب، صرف تغذیهی آبهای زیرزمینی (نفوذ)، تبخیر و تعرق میشود. در مراحل بعدی با ایجاد سطوح نفوذناپذیر یا ساختوساز کانکریتی، رواناب به میزان خیلی زیاد افزایش و مقدار نفوذ آب به زمین به صورت قابل توجهی کاهش مییابد. در نتیجه مناطقی که دارای گستردهگی زیاد و اما اراضی آبجذبان و نفوذپذیر کم باشد، مستعد به بروز سیلابهای شهری است.
شهرهای ناسازگار با سیلاب
در چندین دههی اخیر، افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی به خصوص در پایتخت و بزرگشهرهای کشور، سبب شده است که شهرها با سرعت زیاد بدون در نظرداشت ماسترپلانهای شهری و عدم رعایت معیارهای ساختمانی توسعه یابد. سیستم کانالیزاسیون شهری بدون در نظرداشت میزان رواناب حاصل از بارندهگی در سطوح غیرقابل نفود، طوری ایجاد شده است که قابلیت عبوردهی جریان رواناب حاصل از بارندهگیهای شدید و موسمی را ندارد. فضای سبز، علفزارها، اراضی آبجذبان و پوشش گیاهی روز به روز جای خود را به ساختمانهای کانکریتی و غیرقابل نفوذ میدهد. مسیلها و حریمهای رودخانه غصب شده و در آن منازل مسکونی، اداری و مجتمعهای تجارتی ساخته شده است. موارد متذکره سبب شده است که همهساله سیلابهای شهری، شهرهای کشور از جمله کابل، هرات، قندهار، مزار شریف، چاریکار و جوزجان را متضرر سازد. اکثر وقایع سیلاب در این شهرها سبب بروز تلفات و صدمات بلند انسانی نیز شده است. سیلاب شهری با کانالهای سرپوشیده و زمینهای نفوذناپذیر و کاربری اراضی متنوع، رفتار هیدرولوژیکی و هیدرولیکی کاملاً متفاوتی نسبت به حوضههای طبیعی از خود بروز میدهد. این پدیده پیامدهای جبرانناپذیر و چشمانداز نامطلوبی را در سطح شهر ایجاد میکند. سیستمهای جمعآوری و دفع آبهای سطحی ناشی از بارندهگی از اجزای مهم برنامهریزی و عمران مناطق شهری است و هر گونه سهلانگاری در طراحی صحیح آنها میتواند برای جوامع بشری مشکلآفرین باشد. برقراری نظم و ایجاد محیط امن برای شهروندان مستلزم برنامهریزی جامع، طراحی و مدیریت سیستمهای دفع آبهای سطحی میباشد که میتواند تنها در قالب روشهای کارآمد و با استفاده از مدلهای محاسبه و کنترل روانابهای شهری تحقق یابد.
با سیل باید همزیستی کرد
به صورت کلی افزایش تغییرات اقلیمی، رشد روز افزون شهرنشینی و صنعت، انکشاف شهرها بدون در نظرداشت طبیعت، از جملهی دلایل عمدهی بروز سیلابهای کنونی است. امروزه دنیا برای مدیریت این پدیده، دیگر از واژهی مقابله، ستیز و مهار استفاده نمیکند، چرا که نمیتوان با یک پدیدهی طبیعی که جزئی از طبیعت است، مقابله کرد. سهم سیل در طبیعت نباید به باد فراموشی سپرده شود. در برابر آن نباید سد شد، طبیعت را نباید بیباکانه و خودخواهانه تغییر داد. پیامدها و اثرات سیل در این سرزمین هیچ پایانی ندارد، مگر با همزیستی، سازگاری و مدیریت.
مدیریت نوین سیلاب شهری
هدف از مدیریت نوین سیلاب شهری، سازگاری با این پدیده است. کشورهای مختلف زمان زیادی را صرف مقابله و مجادله با این پدیده کردند؛ اما این استراتژی چنان قناعتبخش نبوده است. بنابراین از راهحلهای پایدار و سازگار استفاده کردند که در ادامه به سه نوع آن به صورت خلاصه اشاره میشود:
ایجاد شهر اسفنجی: این مفهوم در چین بسیار مشهور شده است. میزان سیلاب شهری در سالهای اخیر در این کشور بیش از دو برابر شده است. یک شهر اسفنجی، شهری است که میتواند آب را به روش طبیعی، با استفاده از یک رویکرد اکولوژیکی ذخیره و در موارد کاربردی تخلیه کند. بنابراین یک شهر اسفنجی به جای اینکه آب باران را هدر دهد و حتا اینکه سبب بروز چالش در آن شود، از آن برای رفع نیازها و تغذیهی آبهای زیرزمینی استفاده میکند. موارد استفادهی این آب میتواند شامل آبیاری باغها، چمنهای شهری و تغذیهی مجدد سفرههای آب زیرزمینی (Aquifers) باشد.
بامهای سبز: بامهای سبز (سقفهایی که با پوشش گیاهی پوشیده شده است) از نظر ماهیت، آب باران را جذب و به کاهش سیل کمک میکند. این نوع روش در سراسر اروپا بسیار محبوب شده است. مزایای این طرح میتواند شامل استفاده از آب باران و کاهش رواناب شود. در کنار اینها، بامهای سبز برای حفظ محیط زیست سهم ارزندهای دارد و از طرف دیگر اثر باران اسیدی را خنثا میکند و آلودهگی نیتروژن را در آب باران از بین میبرد.
مخزن تعدیل سیلاب: در مدیریت کنترل سیلاب شهری، با توجه به بروز مشکلات ناشی از آبگرفتهگی معابر ناشی از وقوع سیلاب، به منظور کاهش رواناب، از مخازن تأخیری با هدف تعدیل سیلاب در مناطق شهری استفاده میشود و به عنوان یکی از راهکارهای موثر در جهت کاهش جریان (دبی) سیلاب شهری شناخته شده است. این مخازن دارای ابعاد متفاوت و متناسب با ابعاد کانالها و جریان سیلاب با دورهی بازگشت مشخص میباشد.
به این ترتیب در نظرگیری مسیلها، تقویت سیستم هشداردهی قبلی سیل و سایر روشها، از جملهی راهحلهای برجسته و پرکاربرد جهت کاهش رواناب و یا جریان سیلاب در سطح جهان است که از آن به عنوان رویکرد نوین در مدیریت سیلاب یاد میکنند.
اطلاعیه هاAll announcements
Warning!
Validity time : 25 up to 26 May 2022
:Possibility of Heavy Dust and wind gust forecasted for the following provinces
Kunduz, mazar e sharif, Faryab, Badghis, Jawzjan, Herat, Farah, . . .